به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: بدیهیترین و غیرقابل انکارترین بخش سفر، شکست آمریکا در جنگ نیابتی مقابل جبهه مقاومت(متحدان ایران) است و اینکه متحد ایران برخلاف اراده آمریکا و اسرائیل و غرب، استوار ماند و امروز در حال گسترش روابط راهبردی در زمینههای اقتصادی و سیاسی و امنیتی برخلاف اراده غرب است.
محافل رسانهای غربگرا برای کتمان این شکست تاریخی اربابان خود، به قلمفرسایی درباره حجاب دو مقام سوری در جریان استقبال رسمی دولت سوریه و بشار اسد از آقای رئیسی پرداختند.
در اینباره سایت «عصر ایران» نوشت: «در میان تصاویر دیدار جاری رئیسجمهوری ایران از سوریه، یک تصویر بیش از عکسهای دیگر در فضای مجازی دستبهدست و بر آن مکث میشود و آن هم تصویر مواجهه و احترام سیدابراهیم رئیسی به دو تن از مقامات دولت سوریه است که خانماند و بیروسری و مقنعه در صف ایستادهاند. اینکه مقامات دولت بشار اسد در دمشق در صف استقبال از رئیسجمهوری کشوری بایستند که با حمایتهای مالی و انسانی و مستشاری و نظامی نگذاشت ساقط شوند امری عجیب نیست. اینکه در حکومتی مبتنی بر اندیشههای حزب بعث و البته با گرایش سوری زنان به اعتبار وابستگیهای حزبی یا خانوادگی ارتقا یابند نیز جای شگفتی ندارد چرا که در نظام سوریه عربیت مهم بود و هست و کاری به دین ندارند.
اگر دنبال نکته عجیبی باشیم، این است که در جنگ حزب بعث عراق با ایران، حزب بعث سوریه در کنار ایران ایستاد و حمایت سوریه و لیبی و در مرتبه بعد الجزایر و یمن نگذاشت جنگ عراق با ایران به جنگ اعراب با ایران بدل شود. در سوریه خارجیها را به دو گروه عرب و اجنبی تقسیم میکنند و با این اعتبار، باید از عراق حمایت میکردند، اما بهدلایل مختلف حافظ اسد متحد ایران شد.
با این توصیفات چرا عبور رئیسجمهوری ایران از مقابل دو خانم بیحجاب در صف مستقبلین در دمشق و ادای احترام به آنان جالب بوده؟ حساسیت و شگفتی و مکث دیگران و نه ما بر این عکس اما بهخاطر دو موضوع است: یکی اینکه همزمان در ایران هملباسان آقای رئیسی و مقامات مختلف از بام تا شام، درباره اجبار پوشش زنان صحبت میکنند. موضوع دوم هم ایدئولوژیک کردن جنگ سوریه بود و انگیزههای مذهبی که با پوشش مقامات رسته از سقوط و باقیمانده به لطف آن حمایتها و دخالتها نمیخواند. مشکل این عکس با تصورات خلافواقع و نگاه ایدئولوژیک به جنگ در سوریه بود. چرا که از سوریه همواره بهعنوان «محور مقاومت» یاد میشود و اتحاد آن با حزبالله لبنان این تلقی را ایجاد کرده که به لحاظ مذهبی هم باید مثل سیدحسن نصرالله باشند هرچند در لبنان نیز حجاب اجباری نیست و حزبالله لبنان کاری به پوشش دختران ندارد و بخشی از پایگاه اجتماعی حزبالله لبنان در میان مسیحیان است».
برای مخاطب نکته سنج این قبیل رسانهها روشن است که ناراحتی غربگرایان، از غلبه اراده مقاومت بر اراده شیطانی آمریکا و اسرائیل است. وگرنه هر انسان مبتدی و کمسواد هم میداند که قوانین کشورها برای کشورهای دیگر الزامآور نیست. این واقعیت نهتنها در سوریه بلکه در عراق هم که کشور اسلامیتری است، دیده میشود که برخی زنان آنها- از سیاسیون تا افراد عادی- روسری ندارند. طبیعتا معیار ما هم برای ارتباط با کشورهای مختلف، الزام آنها به رعایت احکام اسلامی نیست.
در عین حال اهل فن میدانند همان عقبه خبیثی که سوریه و عراق را به کام جنگ کشاند و سرطان گروههای تروریستی را به جان این کشورها انداخت، در ایران هم دنبال ایجاد آشوب و ناامنی بود و به اعتبار حاکمیت احکام اسلامی در کشورمان و نقشی که همین دینداری در شکست نقشههای دشمنان داشت، به معارضه و ستیزهجویی با احکام اسلامی بهویژه حکم الزام حجاب پرداخت.
نکته مهم این است که دولت سوریه در روزگار همدستی ارتجاع عرب با رژیم متجاوز صدام و فتنههای پس از آن علیه کشورمان، در کنار جمهوری اسلامی ایران ایستاد و حتی پیشنهاد رشوههای بزرگ برای مصون ماندن از شعلهور شدن جنگ در این کشور به شرط خالی کردن پشت ایران را رد کرد و به همین دلیل هم گرفتار جنگ هفتساله شد.
به عبارت دیگر، دو دولت و دو کشور، یار همدیگر در روزهای سخت جنگ و ناامنی تحمیل شده بودند و همین امر برای غرب و پادوهای رسانهای آن گران آمده است. درباره حزبالله لبنان و مغالطه سایت غربگرا هم روشن است که حزبالله در این کشور، یک گروه مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست است و نه حکومت مستقر که به عنوان حکومت اسلامی، مسئولیت صیانت از حکم الزام حجاب را برعهده داشته باشد.